دوستان عزیز و دنبال کننده وبسایت تک کارت و عاشقان فرهنگ و تاریخ ایران زمین برایتان گزیده ای از اشعار از زبان شاعر بزرگ ایران زمین خیام نیشابوری را آماده کرده ایم که امیدواریم با استفاده از آنها در پیام های ارسالی تبریک سال نو و عید نوروز شما هم در بزرگ داشت و بزرگ و زنده نگه داشتن ایرانیان گامی بردارید، اشعار گلچین شده هم به صورت مستقیم به زندگی و بهار و مرگ و … اشاره کرده است و هم به طعنه به گذشت از کارهای زشت و روی آوردن به نیکی و نخوردن غم دنیا اشاره کرده است. با تک کارت همراه باشید تا در ادامه برایتان گزیده ای از اشعار خیام نیشابوری را بازگو نماییم.
بر خیر و مخور غم جهان گذران / خوش باشو دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی / نوبت به تو خود نیامدی از دگران خیام
چون عهده نمی شود کسی فردا را / حالی خوش کن تو این دل شیدا را
می نوش بماهتاب ای ماه که ماه / بسیار بتابد و نیابد ما را
ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم / با این همه مستی زتو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان / انصاف بده کدام خونخوار تریم؟
یک قطره آب بود و با دریا شد / یک ذره خاک و با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟ / آمد مگسی پدید و ناپیدا شد
نیکی و بدی که در نهاد بشر است / شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل / چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است
ساقی ، گل و سبزه بس طربناک شده است / دریاب که هفته دگر خاک شده است
می نوش و گلی بچین که تا درنگری / گل خاک شده است سبزه خاشاک شده است
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه / وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست / کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
می خواهید بیشتر در مورد خیام و مشاهیر نیشابور بدانید؟ مطالب ما را در بخش نیشابور دنبال کنید:
چون آب به جویبار و چون باد به دشت / روزی دگر از نوبت عمرم بگذشت
هرگز غم دوروز مرا یاد نگشت / روزی که نیامدست و روزی که گذشت
فصل گل و طرف جویبار و لب کشت / با یک دو سه اهل و لعبتی حور سرشت
پیش آر قدح که باده نوشان صبوح / آسوده ز مسجدند و فارغ ز کنشت
چون عهده نمی شود کسی فردا را / حالی خوش کن تو این دل شیدا را
می نوش بماهتاب ای ماه که ماه / بسیار بتابد و نیابد ما را
هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا / چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
معلوم نشد که در طربخانه خاک / نقاش ازل بهر چه آراست مرا
آن قصر که جمشید در او جام گرفت / آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت
بهرام که گور می گرفتی همه عمر / دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست / بی باده ارغوان نمی باید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست / تا سبزه خاک ما تماشاگه کیست؟
اکنون که گل سعادتت پربار است / دست تو ز جام می چرا بیکار است؟
میخور که زمانه دشمنی غدار است / دریافتن روز چنین دشوار است
امروز ترا دسترس فردا نیست / و اندیشه فردات بجز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست / کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
پیشنهاد میکنم مطالب مرتبط با سال نو و عید نوروز را هم در سایت تک کارت مطالعه کنید.
ای دل چو زمانه میکند غمناکت / ناگه برود ز تن روان پاکت
بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند / زان پیش که سبزه بردمد از خاکت
ترکیب طبایع چون به کام تو دمی ست / رو شاد بزی اگر چه برتو ستمی است
با اهل خرد باش که اصل تن تو / گردی و نسیمی و غباری و دمی است
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست / برخیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه ماست / فردا همه از خاک تو برخواهد رست
چون بلبل مست راه در بستان یافت / روی گل و جام باده را خندان یافت
آمد به زبان حال در گوشم گفت / دریاب که عمر رفته را نتوان یافت
چون باید مرد و آرزوها همه هشت / چه مور خورد بگور و چه گرگ به دشت
چون نیست حقیقت و یقین اندر دست / نتوان به امید شک همه عمر نشست
هان تا ننهیم جام می از کف دست / در بی خبری مرد چه هشیار و چه مست
چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست / چون هست به هرچه هست نقصان و شکست
انگار که هرچه هست در عالم نیست / پندار که هرچه نیست در عالم هست
نیشابور گردی و زیبایی های نیشابور را در بخش گردشگری نیشابور فراموش نکنید.
گردشگری نیشابور بخش اول – تاریخی
گردشگری نیشابور بخش دوم – مذهبی
در خواب بدم مرا خردمندی گفت / کز خواب کسی را گل شادی نشکفت
کاری چه کنی که با اجل باشد جفت / می خور که به زیر خاک میباید خفت
در دایره ای که آمد و رفتن ماست / او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس مینزند دمی در این معنی راست / کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
در فصل بهار اگر بتی حور سرشت / یک ساغر میدهد مرا بر لب کشت
هرچند به نزد عامه این باشد زشت / سگ به ز من ار برم دگر نام بهشت