عطاری
ادویه
عرقیجات
کرم
پودر و آرد
لباس زنانه
کت و کاپشن زنانه
شومیز
لباس
محصولات گرافیکی
کارت ویزیت
این روزها بازار هوش مصنوعی و سوال و جواب ها بسیار داغ است و جالب اینجاست که بسیاری از سوالات در مورد آینده است و اینکه چه اتفاقاتی می افتد و در آینده شهرها چگونه خواهند شد. اما همیشه نباید به هوش مصنوعی مراجعه کنید و کافیست شرایط و اتفاقات امروز را کنار هم بگذارید و مطالعه ای در تاریخ گذشته داشته باشید که مثلا فلان کار که انجام شد چندین سال یا چندین دهه بعد آن شهر چه ضرر هایی را تحمل کرده و چقدر طول کشیده تا عواقب آن اشتباه را جبران کند؟
فهرست مطالب
در اینستاگرام پیج نیشابور من داستان جالبی از شهرستان نیشابور و آینده ی آن قرار داده است و این داستان از اینجا شروع شد که چندین دهه است مسئولین شهرستان نیشابور کم کاری های فراوانی در زمینه ی ارثیه های این شهرستان دارند و هر چیزی را که تاریخ به آنها داده است یا در زمانی نه چندان دور شخص یا گروهی توانسته اند آن را به این شهرستان بیاورند با بی مهری و بی محلی مسئولین از دست رفته و تعداد بی شماری مثال برای این کارها وجود دارد. امروز به سراغ پست طنز تلخ این پیج در مورد پیش بینی آینده ی نیشابور با هوش طبیعی می رویم. حال ما این داستان ها را با تحلیل ها و دلایل برایتان در سایت تک کارت بیان می کنیم.
برای مشاهده اندازه ی کامل روی عکس کلیک کنید
شروع از باغ امین الاسلامی
شروع داستان از باغ امین الاسلامی بود که مانند بسیاری از مکان های دیگر در نیشابور مورد بی مهری مسئولین قرار گرفت و مسئولین سالها قبل این باغ را تصاحب کردند و اکنون بعد از حدود سی سال می خواهند نقشه ای قدیمی را که ابتدای تصاحب داشتند را اجرا کنند. این نقشه به اینگونه بود که این باغ به کل خراب شود و مسئولین از وسط آن بلواری بکشند ولی تعلل در کار مسئولین باعث شد سالها از آن زمان بگذرد و اوضاع تغییر کند. باغ امین الاسلامی باز شد و مردم از هوای تازه و کمی آرامش در مرکز شهر لذت می بردند و تنها پارکی بود که در مرکز شهر قرار داشت و در میان مردم بسیار پر طرفدار شده بود اما مسئولین نیشابور پافشاری کردند که حتما باید این نقشه اجرا بشود و ساختمان وسط باغ امین الاسلامی که در فهرست آثار ملی قرار دارد وسط یک میدان قرار می گیرد و باغ از بین می رود و تبدیل به جاده می شود. تک کارت
پیج نیشابور من این تصویر را منتشر کرد که آینده نزدیک اینگونه می شود و به خاطر عدم رسیدگی مسئولین به آثار تاریخی و عدم مرمت و بازسازی و همچنین عبور و مرور خودروهای سنگین از اطراف این ساختمان و ایجاد لرزش های زیاد ، در آینده از این ساختمان خرابه ای بیش باقی نخواهد ماند.
برای مشاهده اندازه ی کامل روی عکس کلیک کنید
برای مشاهده اندازه ی کامل روی عکس کلیک کنید
مقبره ی خیام در آینده
پس از آن تصویری به طعنه از آرامگاه خیام قرار داد که به خاطر سکوت امروز مردم در آینده مسئولین جرات این را دارند که به این آرامگاه هم رسیدگی نکنند و به حال خودش رهایش کنند و این آرامگاه نیز نابود خواهد شد.
همینطور تصویر دیگری نیز از آرامگاه خیام قرار داد که با استفاده از هوش طبیعی بود و از هوش طبیعی این سوال را پرسیده بود:
آینده ی آرامگاه خیام چگونه خواهد بود؟
در جواب این جمله آمد: ساخت شهر و خراب کردن تاریخ با جاده
در تحلیل این پاسخ می توان آن را کنایه ای دانست به سکوت امروز مردم در مقابل جاده کشی در داخل یک محوطه ی تاریخی، جاده ای که قرار بود مسیر سنگفرش و کند رو باشد اما در آن همه نوع خودرو عبور می کردند و حالا قرار است بلوار بشود. با این حرکت مسئولین دیدند مردم برایشان تاریخ مهم نیست که هیچ نگفتند و از این مسیر هم بسیار استفاده کردند پس امکانش زیاد است در آینده این بلا را سر مقبره ی خیام نیز بیاورند. تک کارت
برای مشاهده اندازه ی کامل روی عکس کلیک کنید
ریواس مال کدوم شهره؟
تصویری از مردی ریواس به دست در کنار مقبره ی خیام با تابلویی در پشت سرش که نوشته است ریواس کوهسرخ، مهد ریواس ایران!
در این باره از هوش طبیعی پرسیده است:
۵ سال دیگر ریواس مال کدام شهر است؟
در پاسخ هوش طبیعی گفته است: از مسئولینتون بپرسید، میشه مثل کدکن!
این جواب را اینطور می توان برداشت کرد؛ کدکن بخشی از نیشابور بود و اسطوره هایی مانند استاد شفیعی کدکنی را در خود پرورش داده بود و این استاد چندین بار در صحبت هایش به نیشابوری بودن خود اشاره کرده است. اما کدکن چندین سال قبل با توافق مسئولین به کاشمر متصل شد و جزو کاشمر شد و مردم هم هیچ نگفتند. بعد از گذشت سالها کاشمر در همه جا شروع کرد و گفت : استاد شفیعی کدکنی کاشمری بودند و از ابتدا به اینکه کاشمری بودند افتخار می کردند و با تغییر منابع اینترنتی این حرف را به گوش خیلی از کسانی که می خواستند ایشان را بشناسند رساند تا نام نیشابور را پاک کند و متاسفانه سکوت مسئولین نیشابور هم همواره کمکی است برای از دست دادن داشته ها و افتخارات شهرستان نیشابور. تک کارت
داستان استاد شفیعی کدکنی گذشت و رسید به چند سال اخیر، شهر کوهسرخ از توابع کاشمر چندین سال است جشنواره ای با عنوان ریواس را برگزار می کند و ریواس را برای خود معرفی می کند. در حالی که به مسئولین اعتراض کردیم آنها گفتند کافی است تو اینترنت سرچ کنید مرغوب ترین ریواس ایران و مهد ریواس جهان، همه جا نیشابور را معرفی می کند و به نوعی این جشنواره را نادیده می گیرند و اهمیتی نمی دهند.
اما این که اهمیت نمی دهند چندین سال بعد خود را نشان می دهد زمانی که کاشمری ها برای خود با نام ریواس کاشمر برند سازی می کنند و خود را مهد ریواس می نامند اما نمی توانند کیفیت آن را به ریواس نیشابور برسانند پس این محصول را به قیمت پایین از نیشابور بخرند و به قیمت بالا به نام خود بفروشند. منابع اینترنتی را هم که به راحتی می توان تغییر داد و در آن زمان است که تازه مسئولین می فهمند نادیده گرفتن یک ارزش چقدر به شهر ضرر می زند.
اینها را پیشنهاد می کنم مطالعه کنید:
برای مشاهده اندازه ی کامل روی عکس کلیک کنید
سوال در مورد سلامت در آینده نیشابور
این بخش بسیار درد آور است و دلیل دردآور بودن آن را پس از اینکه سوال و جواب و صحبت های دو شخصیت را خواندید برایتان خواهم گفت:
سوال: میزان عمر مفید مردم نیشابور در آینده چقدر است؟
جواب: اگر توانستید به مشهد برسید عمرتان زیاد است!
در داخل تصویر دو شخصیت هستند:
اولی می گوید: فرزندم سرما خورده
دومی می گوید: یه نوبت گرفتم ۶ ماه دیگه می توانی ببریش مشهد ( از سال ۱۴۰۰ تمام خدمات سلامت را تقدیم مشهد کردیم)
تلخی این بحث به این بخش بر می گردد که رئیس علوم پزشکی نیشابور طبق قانون باید توسط وزیر انتخاب می شد ولی توسط مشهد گماشته شد. پس از ورود ایشان قدم به قدم نیشابور رو به عقب رفت و مشهد تواناتر شد. تک کارت
ابتدا؛ سالها تلاش شد و نامه نگاری های بیشمار و هزینه های بالا تا نیشابور توانست بزرگترین مرکز ناباروری شرق کشور (خاتون شرق) را راه اندازی کند. پس از انتصاب رئیس جدید علوم پزشکی اولین اقدام ایشان این بود که ثمره ی چندین سال تلاش گروهی که می خواستند پزشکی شهر پیشرفت کند را راحت به باد دهند و این مرکز را به مشهد تقدیم کردند و انتقال دادند مرکز استان. در آن زمان اصحاب رسانه بسیار اعتراض کردند ولی مسئولین نیشابور چهل سال است در خواب هستند و هیچ عملی انجام ندادند.
تا اینکه
چند ماه بعد مجددا رئیس علوم پزشکی نیشابور مرکز درمان سرطان نیشابور را به مشهد تقدیم کرد و این مرکز نیز به مشهد انتقال یافت.
هوش طبیعی اینگونه برداشت کرد که روی اشتباه اول مردم و مسئولین سکوت اختیار کردند و این مسئول بسیار خوشحال شد که کسی برایش مشکل ساز نیست و دوباره اشتباه دیگری را تکرار کرد ، اشتباهی به ضرر مردم و به سود خودش. و اگر همچنان مردم و مسئولین از خواب بیدار نشوند در آینده تمام خدمات پزشکی شهر را به مرکز استان هدیه می دهند و این باعث می شود به خاطر وجود مراجعین زیاد از تمام استان و همینطور نبود ناوگانی که بتواند تمام مریض ها را هر روز به مشهد ببرد و برگرداند ، در آینده نوبت گرفتن برای یک بیماری ساده هم بسیار طولانی و پر خرج خواهد بود چرا که علاوه بر هزینه های بیمارستان و درمان شما باید هزینه ی کرایه رفت و آمد و خورد و خوراک و اسکان در مشهد را نیز داشته باشید و این می شود فاجعه در آینده.
نظر شما چیست؟
حالا که شما طنز تلخ ما را خواندید و دیدین با نادیده گرفتن یک اسم می توان درآمد کشاورزان یک شهر را نابود کرد و با نادیده گرفتن یک حرکت اشتباه ، حرکات بیشتری انجام می شود و هر کسی جرات انجام حرکات اشتباه بیشتری را پیدا می کند. تک کارت
چاره چیست؟ چرا شهری با این همه جمعیت و پتانسیل هنوز نتوانسته مسئولینی در خور شان خودش را داشته باشد و هر مسئولی وارد می شود با دادن هدیه به مرکز استان سطح خود را بالاتر می برد و ماندگاری خود را بیشتر می کند.
اگر نیشابور مرکز استان شود این مشکلات ادامه دارند چرا که مردم نیشابور در مقابل حقی که از آنها گرفته می شود بسیار آرام هستند و هیچ گاه دنبال حق نمی روند و مطمئنا اگر مرکز استان شود باز هم همینگونه مسئولین وارد کار خواهند شد و وضعیت تغییری نخواهد کرد.
خوشحال می شم نظر شما را در مورد این طنز تلخ بدانم
مشکل از خودمون هست. من میگم دغدغه نون و آب و شکم سیری خودم رو دارم و درآمد ندارم، با اینکار سلب مسئولیت میکنم از خودم ، بقیه هم همینطور ، اما اگر همه قبول مسئولیت کنیم اوضاع کاملا متفاوت میشه